در خلوت آرام دلم نقش کسی نیستجز سایه ی غم باب دلم هم نفسی نیسترویای حریریست به یغما نرود کاشزندان عجیبیست که در آن قفسی نیستآسوده نبودیم از این گردش گیتیاندوه که جز گردش آن راه پسی نیست
فریاد نکن ای دل دیوانه ی عاشقخاموش بمان حال که فریاد رسی نیستصد شکوه کنی پیش خدا روز قیامتخاموش بمان حال که بانگ جرسی نیستچون آب زلالی و بیابان شده قلبت؟آباد که در خاک دلت خار و خسی نیستشعر به قلم صبا هرزندی + نوشته شده در ۱۴۰۲/۰۴/۲۰ ساعت 1:32 توسط صباهرزندی | اشعارونوشته های صباهرزندی...
ما را در سایت اشعارونوشته های صباهرزندی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : sabaharzandio بازدید : 48 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 21:58